کارن جونکارن جون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

کارن عشق زندگی

25و26 ماهگی

سلامممم.با تاخیر دو ماهعه باز ما اومدیم کارن تو این دوماه خیلی پیشرفت داشت بزرگترین پیشرفت گل پسر در 25 ماهگی خدافظی با پوشک بود .یه روز بطور آزمایشی تصمیم گرفتم بدون پوشک بزارمش.و از اونجا که عاشق آب بازیه به بهونه آب بردمش دسشویی.و هرنیم ساعت اینکارو تکرار میکردم و دیدم از جانب پسری جه استقبال گرمی صورت گرفت و نتیجه اش این شد که همون روز دسشویی  کردن رویاد گرفت اوایل موقع خواب پوشک میشد که اونم بعد یک هفته بطور کامل از شر پو شک راحت شدیمم شکرررررر به خاطر اینکه گل پسر خیلی خوب همکاری کرد با بابا از اسباب بازی فروشی جایزه عروسک  پاپت انگشتی خریدیم و خودشم یه توپ بزرگگگ برداشت ازلحاظ اخلاقی خیلی  حرف ...
31 مرداد 1394

دوسالگی

کارن عزیز دلم 6 خرداد دو ساله شد خداروشکرررررر بهترین آهنگ زندگیم تپش قلب توست وقشنگترین روزم روز تولد توست کارن فرشته کوچولویه ما تولدت مبارک پسر عزیزم از خداوند میخوام همیشه سلامت باشی و روز به روز شاهد پیشرفتا و موفقیتهات تو زندگیت باشیم تولد کارن رو باتم بامزه مینیون ها گرفتم .که مثل پارسال  هم یه جشن خانوادگی 15 نفره گرفتیم بریم سراغ عکسایه تولد ...
4 تير 1394

23ماهگی

سلام به دوستان خوب و مهربونم.. مامان میناتنبل بازم با تاخیر اومد .البته با یه وروجک فضول و کار خونه واقعا حق دارما تو این مدت یعنی در استانه دوسالگی کارن با دوستان رفتیم شمال سمت عباس اباد و.چالوس که پسری هم خیلی خوب بود  خوش گذشت بعدا ز سه شب  با دوستان . ازشون جدا شدیم  و رفتیم خونه خاله مرجان جوون.تو این مدت که اونجا بودیم تقریبا هر روز میرفتیم دریا بس که کارن دریا دوست داشت و با لیانا جون ماسه بازی میکردن و میریختن تو سر و کله همدیگه ..اگه وقتی هم ازاد میوردیم با خاله جون تو فروشگاهها مخصوصا ایران کتان بودیم واقعا خواب پسری تو شمال عالی بود وشب یه سر تا صبح میخوابید.چند روزی که مهمون خاله جون بودیم خیلی خ...
25 خرداد 1394

نوروز 94

سلام دوستان عزیزم امیدوارم سال جدید سالی باشه پر از موفقیت و پیشرفت و سلامتی برای شما و مخصوصا کوچولوهایه نازتون ما ایام عید خونه بودیم ومشغول دید وبازدید با کارن فسقلی که همش سرماخوردس ترجیح دادیم مسافرت نریم کارنی ما دیگه 22 ماهه شده وتا 2 سالگی دیگه فاصله ای نداره ولی خیلی لجباز و بهانه گیر شده جوری که بعضی وقتا واقعا کلافه مون میکنه فسقلی اینروزا پیشرفتی که تو نقاشی داشته اینه که دایره و مربع و مثلث رو بلده و میکشه اولش براش دایره کشیدم دیدم علاقه نشون داد و بعدش رفتم سراغ اشکال هندسی دیگه دیگه به من مامان نمیگه میگه مینا کارن همچنان درحال یادگیری کلمات جدیده و اینروزا جمله ایی که ازش شنیدیم( ماه رفت) ب...
15 فروردين 1394

20ماهگی قندعسل

سلاااااام عزیزان خوبید ؟ من همچنان شب زنده دارم.کارن شبا خیلی بد میخوابه تقریبا تماام شب بیدارممم همه میگن بخاطر دندوناشه .خیلی کارن برا دندوناش اذیت شد و منو اذیت کرد خیلی هم دیر دراومدن فکر کنم الان کارن 13 تا دندون داره...خدایا کمکمون کن از کارایه گل پسر 20 ماهه بگم که قربونش برم هنوز عادت پرتاب کردن وسایلشو داره کلا بغیر از شب نخوابی پسرم خیلی خوبه و باهم حسابی مشغولیم.فسقلی عاشق اشپزخونه اس و بیشتر وقتش اونجاییم و مشغول خرابکاریه همچنان عاشق حموم و آب بازیییی.بعد حموم یه نیم ساعتی تنها تو حموم میمونه و برا خودش بازی میکنه به منم میگه برو بیرون کارن تقریبا هر کلمه ایی بهش بگم تکرار میکنه ولی فقط و فقط یک...
28 بهمن 1393

19 ماهه عزیزتر از جان

سلامممم دوستان نازنینم مامان مینایه تنبل بعد 2 ماه اومد.دقیقا از آخرین پست 2 ماه میگذره (واقعا عذاب وجدان داشتم این مدت الان که دارم آپ میکنم خیلی حس خوبی دارم ) خیلی خیلی درگیر بودم و دوست ندارم بگم دوباره درگیر عفونت گوش کارن بودم ولی همینو میگم که پسرک ما چون لوزه سوم داره باید خیلی مراقبش باشم که سرما نخوره وگرنه دوباره گوشش عفونت میکنه...ولی الان کارن شکر خدا خوبه خوبه بدلیل عفونت گوش واکسن 18 ماهگی کارن با یکماه تاخیر زدیم که خیلی اذیت شد و یک روز تمام تب داشت وتا چند روز دست چپش رو تکون نمیداد قدش 87 و وزنش 11 kg تو این مدت عروسی عمو جون رو هم داشتیم که کارن اصلا همکاری نکرد و همش گریهههه از گل پسر بگم که ...
16 دی 1393

مااومدیممم

سلام بر دوستان عزیزززز ومهربونم .  ممنونم که به یادمون بودیدوشرمنده که واقعا نتونستم تو این مدت بهتون سر بزنم خیلی خیلی درگیر بودم از یه طرف جابه جایی واز طرف دیگه  همش دنبال کارن.. ولی از این به بعد حتما حتما دوباره فعال میشم و مینویسم کارن خوبه شکر خدا همش درحال بدو بدو .منم از ترسم دنبالش که خدایی نکرده دوباره آسیب نبینه نزدیک به یکماه  کارن سرما خورده بودو عفونت گوش گرفت و.شبا از گوش درد بیدار میشد.تا خوب شد  تو این مدت خاله مرجان و لی لی جونم چندروزی اومدن خونمون.خیلی خوش گذشت تعطیلات محرم هم رفتیم کرج خونه مامانم .که شب اول کارن گریه رو .گریه واصلا ساکت نمیشد 2 صبح بردیمش درمانگ...
16 آبان 1393

پایان کابوس یک ماهه

سلام دوستان مهربونم امروز ما خیلی خوشحالیمممم کابوس ما بعد یکماه تموم شد وگچ پا کارن جونمو باز کردیم امروز وقتی دکتر گفت گچ پاشو باز کنید  اینقدر خوشحال شدم انگار که تموم دنیا رو بهم دادن از اینکه  کارن دیگه از شر اون گچ لعنتی راحت شده منم نفس راحت کشیدم بعد از باز شدن گچ اومدیم خونه و کارن یه حموم حسابی بردم وکلی اب بازی کرد شکر خدا همه چیز به خیر گذشت ولی کارن میترسه راه بره.البته دکتر گفت بهش فشار نیارید خودش هروقت خواست راه میره. یه خبر دیگه اینکه ما دوشنبه اسباب میبریم به خونه خودمون وممکنه یه مدت اینترنت نداشته باشم.. ببخشید نتونستم این مدت بهتون سربزنم والانم دارم این مطلب میزارم خیلی...
13 مهر 1393

16 ماهه شدی گلم

سلام دوستان عزیز و مهربونم کارن عزیزم امروز 16 ماهه شد (قربونت برم هیچوقت فکر نمیکردم تو 16 ماهگی همچین اتفاقی برات بیافته ) ممنونم از اینکه به یادمون هستید و جویایه احوال کارن کوچولویه ما انشالا کوچولوهایه شما همیشه سلامت وشاد باشن یک تشکر مخصوص هم از مامان مهین مهربونمون دارم که تو این 3 هفته کلا پیش ما بوده و کلی به من کمک کرده.ممنونم مامان عزیزممم .ایشالا تنت همیشه سلامت و سایه ات بالا سرمون باشه کارن به مامانم میگه (ماما مهی)و کلی بهش وابسته شده نازنینم توپست بعدی حتما از پیشرفتا وکارات مینویسم این روزها واقعا زمان کم میارم ببخشید نتونستم زودتر بیام و بنویسم 29 شهریور بعد از دوهفته از شکستگی .ک...
6 مهر 1393