کارن جونکارن جون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

کارن عشق زندگی

8ماهگی قند عسل

فرشته آسمونی هشتمین ماه زمینی شدنت مبارک کارن جون ما امروز ششم بهمن هشت ماهه شد مامان جون ایشالا همیشه سلامت و لبت خندون باشه این ماه هم یه جشن کوچولوی سه نفری گرفتیم که دوباره کیک رو خودم پختم کارن عشق مامان تو این ماه دیگه خودش کامل با روروئک کل خونه رو میره.یاد گرفته دکمه های اسباب بازیاشو خودش بزنه تا آهنگ بزنن کارن کلاغ پر بازی میکنه تا میگم کلاغ پر انگشتشو میزاره زمین پسرک مامان یواش یواش داره به من وابسته میشه مثل پیشی کوچولوها صورتشو به صورتم میچسبونه منم کلی کیف میکنم خدایا خودت مراقب فرشته کوچولوی ما باش ...
6 بهمن 1392

کارن کوچولو

این روزا کارن  خیلی خیلی شیرین و تو دل برو شده. خیلی  هم خوش اخلاقه هر کسی رو میبینه بهش میخنده...کافیه یه صدا از خودم در بیارم غش میکنه از خنده دل مامان بابا رو حسابی برده مدام تو خونه در حال اواز خوندن وبابا گفتنه. صبح ها برا کارن سی دی بیبی انیشتین میزارم ببینه ولی یه کم که میبینه میره سراغ بازی و شیطنت خودش ولی خودم میشینم تا اخرشو میبینم پسرم وقتی که خیلی ذوق زده میشه و به اوج هیجان میرسه یه کلمه خیلی جالب رو میگه ( اونگی )خیلییی با حاله پسری عاشق توپ بازیه ما نگه اش میداریم توپ رو میزاریم جلوش اونم محکم توپارو شوت میکنه بعدش میره دنبالشون تا دوباره با پا بزنه بهشون   به تازگی  د...
3 بهمن 1392

آش دندونی

آش دندونی کارن رو پختیممم دستور پخت رو مادرجون (مامان بابا) دادن دستشون درد نکنه خیلی خوشمزه بود کارن جونم هم از آش دندونیش خورد من همچنان در تلاش برای گرفتن  عکس دندون فینگیلی هستم  ولی هنووووز موفق نشدم کارن نمیزاره تزیینش شاهکاره خودمه(آشه ناراحته ) بعد از کلی کلنجار رفتن تا کارن دهنشو باز کنه نتیجه این شد نون خور شده فداش بشم ...
28 دی 1392

اولین مروارید گل پسر

هورااااااااااا کارنی ما هم دندون دار شد امروز 25 دی در سن 7 ماه و 19 روزگی موقعی که گل پسری داشت با فنجون آب میخورد صدای تق تق اون مروارید کوچولو رو شنیدیمممممم وای خدا شکرت چقدر الان من خوشحالم انگار تموم دنیارو بهم دادن پسر گلم دلیل اون تب و مریضی هم مشخص شد کوچولو بود نشد ازش عکس گرفت عکسش بماند برای بعد ...
25 دی 1392

اولین جشن تولد

کارن جونم امروز صبح دوباره بردیمت دکتر ایندفعه دکتره همیشگی رفتیم.گفت ویروسه و یکسری دوا دادو قدت رو اندازه گرفت 77 بود .نمیدونم چرا با بهداشت(71) اینقدر اختلاف داره موندم کدوم دقیق تره خودمم اندازه میگیرم هر سری یه چیز در میاد بگذریم امروز پسری جشن تولد با مامانش دعوت بود...همسایه طبقه چهار من و کارن رو تولد دخترشون دعوت کردن به خاطر اسهال کارن اول خواستم نرم ولی دیدم یه مدته پسری رو جایی نبردیم و این اولین تولدیه که دعوت شده تصمیم بر این شد که رفتیم .عزیز دلم ذوق میکرد اونجا کلی بادکنک رنگی بود تعجب کرده بود و با آهنگ هم خودشو تکون تکون میداد وکیف کرده بود. یه ساعتی نگذشته بود که پسری دوباره کار خرابی کرد و ما هم مجبور شدیم برگردی...
19 دی 1392

مریض شدن ما

این چند روزه خیلی بد بود اولش که من سرماخوردم اونم چه سرماخوردنی تب و لرز و سرفه های شدید دکتر گفت ویروسه همش ماسک رو صورتم بود تا کارن از من نگیره که خداروشکر نگرفت.ولی از دیروز کارن چندین بار بیرون روی داشت و شب هم تب کرد.با استامینوفن تبش اومد پایین و امروزصبح بردیمش دکتر آقای دکترگفت احتمالا یه چیز آلوده دهن کرده که اسهال گرفته (بس که این پسر هر چی دستش بیاد میکنه دهنش   )گفت به کارن کته ماست و دوغ بدم الانم که دارم مینویسم دوای کارن رو بهش دادم و خوابیده.شکر خدا بهتره پسرم اینجا تب کرده ...
18 دی 1392

این روزهایه ما

کارن 7 ماهه ی ما جدیدا متوجه شده  که مامان موقع بیرون رفتن شال سر میکنه کافیه منو با شال ببینه  چنان گریه میکنه که منو بغل کن بریم بیرون یا وقتی که بابا میره سر کار پشت سرش بو بو میکنه که منو ببر پسرم دیگه بیرون رفتن رو میدونه و خیلی دوست داره پسری ددری شدههه متاسفانه بدلیل آلودگی هوا نمیشه زیاد بیرون بردش کارن خوشبختانه سوپ  (سوپ گوشت رو بهتر از مرغ میخوره)تخم مرغ و.... هر چی هرچی بهش میدم با اشتها میخوره  گهگاهی هم از غذاهای ما تست میکنه فداش بشم شکموووووو پسری همچنان در حال تاتی کردن و راه رفتنه و هنوز راغب به چهاردست و پا رفتن نیست خداروشکر کارن خوابش تنظیمه و از این بابت مشکلی نداریم شبها 8 می...
10 دی 1392