شکستگی پا
سلام دوستایه خوبم
این چند وقت ما روزایه بدی داشتیم پا کارن عزیز دلم شکسته
بعدمدتها انتظار و دردسری که برا خونموم کشیدیم بالاخره خونه آماده شد و قرار بود تا آخر شهریور اسباب کشی کنیم.قرار شد وسایل رو کم کم ببریم برا همین مامانم 15شهریور اومد پیشم تا باهم بریم آشپزخونه خونه جدید رو تمیز کنیم ویه مقدار وسیله بچینیم..اونروز بنده خدا مامانم داشت تو کابینتا رو تمیز میکرد و منم کنار کارن بودم و همش چشمم بهش بود که نمیدونم تو یه لحظه یکدفعه چی شد که کارن پاشو از لبه آشپزخونه پایین گذاشت سریع کارن گرفتم ولی پاش به زمین خورد و کلی گریه کرد و ماهم برگشتیم خونه..اولش فکر میکردم ضربه خورده چون پاشو زمین نمیزاشت ولی نه ورم داشت و نه کبود شده بود.بهش قطره استامینوفن دادم واونشب ساعت 9.5 خوابید ولی ساعت 1 صبح با گریه و جیغ بیدارشد و اصلا آروم نمیشد .ما هم حسابی دستپاچه شده بودیم و سریع بردیمش بیمارستان(دیگه بماند چندتا بیمارستان بردیم و رادیولوزی شون اونموقع شب نبودن)بالاخره بیمارستان آخری عکس پاشو گرفتن و در کمال ناباوری بهمون گفتن شکسته من که همش برا کارن اشک میریختم..کارنم همش گریه و جیغ تا پاشو گچ گرفتن.
اگه بگم اونشب بدترین شب عمرم بود دروغ نگفتم..تا رسیدیم خونه6 صبح بود و عزیز دلم تازه تونست بخوابه
نمیدونم چرا اینجور شد من که اینهمه حساس بودم وهمش دنبال کارن بودم
دلم از این میسوزه کارن که همش دوست داشت راه بره الان همش نشسته.این خیلی ناراحتم میکنه
ولی کارن با قضیه خوب کنار اومده و خودش دوست نداره راه بره
الان شکر خدا خوبه و همش داریم باهاش بازی میکنیم و با کالسکه میبرمش بیرون حوصله اش سر نره
دکترگفت دوهفته دیگه ببریمش دوباره عکس بگیرن خوب باشه گچ پاشو باز کنن
فقط از خدا میخوام تو این دوهفته پاش جوش بخوره و بیشتر تو گچ نمونه
برامون دعا کنید